Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (2667 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Geschwindigkeitsvektor
{m}
U
بردار سرعت
[فیزیک]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Feldmesser
{n}
U
نقشه بردار
Abschreiber
{m}
U
رونوشت بردار
Unterordnung
{f}
U
فرمان بردار
Erdarbeiter
{m}
U
خاک بردار
Abschreiber
{m}
U
نسخه بردار
Positionsvektor
{m}
U
بردار مکان
[ریاضی]
Radiusvektor
{m}
U
بردار مکان
[ریاضی]
Ortsvektor
{m}
U
بردار مکان
[ریاضی]
Vektor
{m}
U
بردار اقلیدسی
[ریاضی]
Such dir etwas aus.
U
هرکدام را که می خواهی بردار.
Basisvektor
{m}
U
بردار پایه
[ریاضی]
Such' Dir aus, was Du willst !
U
هر کدام را می خواهی بردار!
Nimm es zum Andenken!
U
این را به عنوان سوغاتی بردار!
Nimm deine dreckigen Pfoten da weg!
U
دست
[پنجه]
کثیفت را از آنجا بردار!
parallel verschobene Kraft
U
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
Wenn du keine Lust dazu hast, dann hör halt auf.
U
اگر حوصله این کار را نداری خوب دست بردار ازش.
Flinkheit
{f}
U
سرعت
Fahrt
{f}
U
سرعت
flitzen
U
با سرعت دویدن
fetzen
U
به سرعت رفتن
düsen
U
به سرعت رفتن
hetzen
U
به سرعت رفتن
preschen
U
به سرعت رفتن
huschen
U
به سرعت رفتن
flitzen
U
به سرعت رفتن
sausen
U
به سرعت رفتن
schießen
U
به سرعت رفتن
sausen
U
با سرعت دویدن
fegen
U
به سرعت رفتن
Geschwindigkeit
{f}
U
سرعت
[تندی]
Eile
{f}
U
سرعت
[تندی]
Fahrt aufnehmen
U
سرعت گرفتن
Geschwindigkeitsstufe
{f}
U
سطح سرعت
Fahrtenschreiber
{m}
U
سرعت نما
Endgeschwindigkeit
{f}
U
سرعت نهایی
Drehgeschwindigkeit
{f}
U
سرعت دورانی
Beschleunigung
{f}
U
سرعت عمل
Fahrtenschreiber
{m}
U
سرعت سنج
Schnelligkeit
{f}
U
سرعت حرکت
Schnelligkeit
{f}
U
سرعت انتقال
rasen
U
با سرعت دویدن
Drehzahl
{f}
U
سرعت چرخش
Geschwindigkeitsstufe
{f}
U
مرحله سرعت
Fluggeschwindigkeit
{f}
U
سرعت پرواز
Entwicklungsbeschleunigung
{f}
U
سرعت تکامل
Drehgeschwindigkeit
{f}
U
سرعت گردش
Durchschnittsgeschwindigkeit
{f}
U
حد متوسط سرعت
Rasen
{n}
U
سرعت و عجله
[رانندگی]
Geschwindigkeitsstufen
{pl}
U
سطح های سرعت
preschen
U
به سرعت انجام دادن
im Schritt
U
با سرعت پیاده روی
Geschwindigkeitsbetrag
{m}
U
اسکالار سرعت
[فیزیک]
Geschwindigkeitsbetrag
{m}
U
مقدار سرعت
[فیزیک]
fetzen
U
به سرعت انجام دادن
Fluchtgeschwindigkeit
{f}
U
سرعت گریز از مرکز
Fallgeschwindigkeit
{f}
U
سرعت در سقوط آزاد
fegen
U
به سرعت انجام دادن
sausen
U
به سرعت انجام دادن
schießen
U
به سرعت انجام دادن
Fallgeschwindigkeit
{f}
U
سرعت سقوط اجسام
flitzen
U
به سرعت انجام دادن
huschen
U
به سرعت انجام دادن
düsen
U
به سرعت انجام دادن
Fahrgeschwindigkeit
{f}
U
سرعت حرکت
[وسیله نقلیه]
rasen
U
با سرعت زیاد حرکت کردن
flitzen
U
با سرعت زیاد حرکت کردن
sausen
U
با سرعت زیاد حرکت کردن
Tachograph
{m}
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
Tachograf
{m}
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
Fahrtschreiber
{m}
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
Fahrtenschreiber
{m}
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
Ich kannte das Tempolimit nicht.
U
من نمی دانستم بالاترین اندازه سرعت چقدر است.
Knoten
{m}
U
[واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
eine Kurve schneiden
<idiom>
U
در پیچ جاده ای ماشین را به درون راه راندن تا با سرعت بیشتر رانندگی بشود
[اصطلاح روزمره]
Knoten
{m}
U
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
Verzögerungszeit
{f}
U
زمان تاخیر
[تاخیر در سرعت و فاصله]
[کندی]
[تاخیر در انتقال]
[الکترونیک]
[مهندسی برق]
Knoten
{m}
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
Knoten
{m}
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
Recent search history
Forum search
1
Unterordnung
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com