Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3109 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
schneebedeckt <adj.> U با برف پوشیده شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Fußgängerzone {f} U منطقه عبور پیاده [خیابان با آجر سرخ پوشیده شده با سر تا سر مغازه]
Dragee {n} U کپسول یا قرص که با شکلات پوشیده شده است
Die Grashügel waren in Nebel gehüllt. U تپه های چمن با مه پوشیده شده بودند.
von Nebel umgeben sein U با مه پوشیده بودن
Flur {f} U دشت چمن پوشیده [جغرافیا]
durch Wald und Flur U از میان جنگل و دشت چمن پوشیده
glasierter Apfel U سیب با ژلاتین پوشیده شده
sattgrün <adj.> U پوشیده از سبزه
saftig grün <adj.> U پوشیده از سبزه
üppig <adj.> U پوشیده از سبزه
Dragée {n} U قرص بزرگ [حبی که از یک قشر قندی پوشیده شده]
Firnfeld {n} U منطقه پوشیده از برف یخ زده
bewölkt <adj.> U پوشیده [هواشناسی]
[mit Wolken] bedeckt <adj.> U پوشیده [هواشناسی]
bezogen <adj.> U پوشیده [هواشناسی]
dicht bewölkt U ابری پوشیده [ هواشناسی]
stark bewölkt U ابری پوشیده [ هواشناسی]
matschig <adj.> U پوشیده ازبرف آب دار با گل [اصطلاح روزمره]
Matschwetter {n} U هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود [هوا و فضا]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com