Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (286 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Wann ist der Laden geöffnet
[geschlossen]
?
U
این مغازه کی باز میکند
[میبندد]
؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Laden
{m}
U
مغازه
einen Laden dichtmachen
[umgangssprachlich]
U
مغازه ای را بستن
ein Geschäft aufgeben
U
مغازه ای را بستن
Umsatz
{m}
U
فروش
[یک مغازه ]
einen Laden zusperren
U
مغازه ای را بستن
Geschäft
{n}
U
مغازه
[دکان]
Geschlossen
U
بسته
[مغازه]
Geöffnet
U
باز
[مغازه]
Auslage
{f}
U
ویترین
[مغازه]
Friseursalon
{m}
U
مغازه سلمانی
Friseurladen
{m}
U
مغازه سلمانی
Auslage
{f}
U
بساط
[مغازه]
Eckladen
{m}
U
مغازه نبشی
einen Laden zumachen
U
مغازه ای را بستن
Feierabend
{m}
U
وقت تعطیل
[مغازه]
Gewürzladen
{m}
مغازه ادویه فروشی
Theke
{f}
U
[در مغازه]
باجه یا گیشه
ein Geschäft führen
U
شرکتی
[مغازه ای]
را چرخاندن
Fachgeschäft
{n}
U
مغازه لوازم تخصصی
Delikatessenhandlung
{f}
U
مغازه اغذیه فروشی
schließen
U
بستن
[مثال در یا مغازه یا شرکت]
Sind morgen die Geschäfte offen?
U
فردا مغازه هاباز هستند؟
Ruhetag
U
بسته
[علامت روی در مغازه]
ein Geschäft leiten
U
شرکتی
[مغازه ای]
را مدیریت کردن
den Laden dichtmachen
U
در مغازه را برای همیشه بستن
Tageshit
U
بهترین معامله امروز
[علامت در مغازه]
ein Geschäft eröffnen
U
شرکتی
[مغازه ای]
را تاسیس
[افتتاح]
کردن
ein Geschäft fortführen
U
به اداره شرکتی
[مغازه ای]
ادامه دادن
Die Geschäfte sind täglich außer sonntags
[exklusive]
sonntags geöffnet.
U
مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
Fußgängerzone
{f}
U
منطقه عبور پیاده
[خیابان با آجر سرخ پوشیده شده با سر تا سر مغازه]
Er schneidet Gesichter.
U
او دهن کجی میکند.
Die Ausnahme bestätigt die Regel.
U
استثنا قاعده را ثابت میکند.
Bei so etwas
[Da]
werde ich wirklich sauer.
U
این من را واقعا عصبانی میکند.
Von welchem Gleis fährt er ab?
U
از کدام خط
[قطار]
حرکت میکند؟
Wie funktioniert das?
U
این چطور کار میکند؟
fahrdienstleiter
U
با سیستم کامپیوتری همه خطوط راه اهن رو کنترل میکند
Wann fährt der nächste Zug nach München?
U
قطار بعدی به مونیخ کی حرکت میکند؟
Um welche Zeit macht die Bank auf?
U
بانک ساعت چند باز میکند؟
Es geht.
U
این کار میکند.
[برای مثال دستگاه]
Sei vorsichtig ! Kirschsaft macht Flecken.
U
مواظب باش ! آب گیلاس لکه دار میکند.
Um wie viel Uhr fährt er ab?
U
ساعت چند
[قطار یا اتوبوس]
حرکت میکند؟
Kanal
{m}
U
وسیله ای
[یا کسی]
که چیزی
[اطلاعات]
را ارسال میکند
[Verb]
doch
U
روی
[فعلی که همراه می آید]
تکیه میکند
Die Tagesschau
U
نگاه روز ، اسم روزنامه یا تلویزیون که گزارش را اهدا میکند
fünftes Rad
U
جفت ساز که خودرو را به تریلر وصل میکند
Wie tickt er
[sie]
?
U
او
[مرد ]
[زن]
چطور
[از نظر روانی]
عمل میکند؟
Rausschmeißer
{m}
U
دربانی که درنمایش ها وغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
Achtung, vorausfahrende Kolonne!
[Warnhinweis]
U
احتیاط کاروان در جلو حرکت میکند !
[تذکر اخطاریه ]
Die Mannschaft kommt in die zweite Runde.
U
این تیم به مرحله دوم
[بازی]
پیشروی میکند.
Regelmäßiges Training macht Herz und Lunge belastbarer.
U
ورزش به طور منظم قلب و ریه ها را تقویت میکند.
Türsteher
{m}
U
دربانی که درنمایش ها وغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
Simulant
{m}
U
کسی که خود را بناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
abgebrochene Worte
U
واژه های ناواضح و گنگ
[وقتی کسی صحبت میکند]
Pendler
{m}
U
کسی که هر روز از خانه به سر کار یک مسافت را رفت و آمد میکند
etwas schwellt Jemanden
U
چیزی شکم کسی را پر میکند
[اصطلاح مشکل وپیچیده درسطح بالا ]
Die Mannschaft stellt sich neu auf, nachdem sie die meisten ihrer Spitzenspieler verloren hat.
U
این تیم پس از از دست دادن بسیاری از بازیکنان درجه یک خود بازسازی میکند.
Fußballanhänger, der systematisch alle Auswärtsspiele seiner Mannschaft besucht
U
طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور
[از خانه]
تیم خود را دیدار میکند.
Er lässt sich von ihr vorne und hinten
[nach Strich und Faden]
bedienen.
U
او
[مرد]
او
[زن]
را وادار میکند بطور کامل برای او
[مرد]
پیشخدمتی کند.
gestützter Anschlag
U
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
Rechtsprechungsrecht
{n}
U
قانون موضوعه
[رویه ای که قاضی قانون جنایی در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعد سابقه میشود]
[حقوق]
[nicht kodifiziertes]
Präzedenzrecht
{n}
U
قانون موضوعه
[رویه ای که قاضی قانون جنایی در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعد سابقه میشود]
[حقوق]
Räuber
{m}
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com