Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (5175 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Die Mannschaft kommt in die zweite Runde. U این تیم به مرحله دوم [بازی] پیشروی میکند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zuletzt <adv.> U در آخرین مرحله
Verzögerung {f} U مرحله پنهانی [ پزشکی]
Inkubationszeit {f} U دوره رشد نهفته [مرحله پنهانی ] [پزشکی]
Wenn wir dann soweit sind, ... U هنگامی که ما به آن مرحله رسیدیم ...
so weit sein, dass ... U به جایی رسیده باشند که ... [به مرحله ای رسیده باشند که ...]
Es geht alles vorbei. <idiom> U این [مرحله ] هم خواهد گذشت.
Es geht alles vorüber. U این [مرحله ] هم خواهد گذشت.
etwas [Akkusativ] durchleben U طاقت چیزی را آوردن [در برابر مرحله سختی ایستادگی کردن ] [اصطلاح عامیانه]
verliebt, verlobt, verheiratet U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
Abschnitt {m} U مرحله [طبقه ] [درجه]
Etappe {f} U مرحله [طبقه ] [درجه]
Teilstrecke {f} U مرحله [طبقه ] [درجه]
die Kurve kriegen <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
eine Zeit voller Sorge U مرحله پر اضطراب
Embryo {m} oder {n} U رویان [مرحله قبل از جنین]
Keim {m} U رویان [مرحله قبل از جنین]
Keimling {m} U رویان [مرحله قبل از جنین]
etwas von vornherein abwürgen U در نخستین مرحله رشد کشتن
Entwicklungsstufe {f} U مرحله تکامل
Entwicklungsphase {f} U مرحله تکامل
Endstadium {n} U مرحله نهایی
Geschwindigkeitsstufe {f} U مرحله سرعت
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com