Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (3654 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
ungleiche Brüder {pl} U اشخاصی که اسما برادر هستند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
großer Bruder {m} U برادر بزرگ [که مواظب برادر و خواهر کوچک است]
Bruder {m} U برادر
Schwägerin {f} U زن برادر
männliches Geschwisterkind {n} U برادر
Schwager {m} U برادر زن
Brudervolk {n} U ملت برادر
kleiner Bruder {m} U برادر کوچک
Halbbruder {m} U برادر ناتنی
kleiner Bruder {m} U برادر نوزاد
älterer Bruder {m} U برادر بزرگ
Brudermörder {m} U برادر کشی
Blutsbruder {m} U برادر همخون
großer Bruder {m} U برادر بزرگ
Neffe {m} U پسر برادر
Brüderlein {n} U برادر نوزاد
Brüderlein {n} U برادر کوچک
Brüderchen {n} U برادر نوزاد
Stiefbruder {m} U برادر ناتنی
Zwillingsbruder {m} U برادر دوقلو
Brüderchen {n} U برادر کوچک
Nichte {f} U دختر برادر یا خواهر
geschwisterlich <adj.> U مانند خواهر و برادر
Großneffe {m} U بچه پسر برادر
Großnichte {f} U دختر پسر برادر
Halbbruder mütterlicherseits U برادر امی [ناتنی از طرف مادر]
Mein Bruder steht vor der größten Herausforderung seiner Laufbahn. U برادر من بابزرگترین چالش در مسیر شغلش روبرو است.
Die Straßen sind verstopft. U جاده ها مسدود هستند.
Sie sind gleichwertig [ebenbürtig] . U آنها همتراز هستند.
Sind wir vollzählig? U همه کاملا اینجا هستند؟
Sind morgen die Geschäfte offen? U فردا مغازه هاباز هستند؟
Das sind unsere Plätze. U این جاها مال ما هستند.
So schwierig die Umstände auch sein mögen, ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
Die Läufer sind einander ebenbürtig. U این دوندگان با هم همتا [برابر] هستند.
weitere 50 sind geplant U ۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند
Die Mannschaften sind punktgleich. U تیم ها در امتیاز مساوی [جفت] هستند.
Jungen sind nun einmal so. U پسرها حالا دیگه اینطور هستند.
Viele Amerikaner sind Nachkommen von Einwanderern. U خیلی از آمریکایی ها اولاد مهاجرها هستند.
Die Zwillinge sehen sich zum Verwechseln ähnlich. U دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند.
Sie betreiben ganz offen seinen Rausschmiss. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
Die Sheltand Inseln sind nördlich von Schottland. U جزیره های شلتند در شمال اسکاتلند هستند.
Dualismus {m} U اعتقاد به اینکه تن و خرد دو هستی جداگانه هستند
ein plötzliches Schuldgefühl verspüren U ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
Ich nehme die dir mal ab. U من آنها را [که دردستت هستند] از تو می گیرم [برای کمک] .
Was sind die wichtigsten Änderungen gegenüber den bisherigen Regelungen? U تغییرات اصلی نصبت به قوانین قبلی چه هستند؟
Rentner und alleinstehende Frauen sind ein bevorzugtes Ziel von Kriminellen. U بازنشستگان و زنان منفرد هدف ارجح جنایتکاران هستند.
Zwischen 1 und 2 liegen Welten. <idiom> U ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
Klüngelwirtschaft {f} U پارتی بازی [انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری] [استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ] [طرفداری]
Günstlingswirtschaft {f} U پارتی بازی [انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری] [استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ] [طرفداری]
Vetterleswirtschaft {f} U پارتی بازی [انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری] [استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ] [طرفداری]
Vetterliwirtschaft {f} U پارتی بازی [انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری] [استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ] [طرفداری] [ در سوییس]
Freunderlwirtschaft {f} U پارتی بازی [انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری] [استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ] [طرفداری] [در اتریش]
Nun, da wir vollzählig [versammelt] sind, können wir ja anfangen. U خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
Wo liegen die eigentlichen Gründe für die anhaltend hohe Arbeitslosigkeit im Iran? U دلایل اساسی برای بیکاری مداوما زیاد در ایران چه هستند؟
Amigowirtschaft {f} U پارتی بازی [انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری] [استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ] [طرفداری] [اصطلاح عامیانه]
Vetternwirtschaft {f} U پارتی بازی [انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری] [استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ] [طرفداری] [در آلمان و سوییس]
Die Kirschen in Nachbars Garten schmecken immer süßer. <proverb> U مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
Nepotismus {m} U پارتی بازی [انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری] [استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ] [طرفداری] [اصطلاح رسمی] [سیاست]
Diese Gespräche sind für die Zukunft des Friedensprozesses entscheidend. U این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
falscher Freund U واژه ای در دو زبان که شبیه به هم هستند اما معنی آنها کاملا فرق دارد.
Verbreitete Symptome für Diabetes sind Gewichtsverlust und Müdigkeit. U نشانه های رایج بیماری قند از دست دادن وزن و خستگی هستند.
Mannschaft A liegt punktegleich mit Mannschaft B auf Platz zwei der Tabelle. U تیم آ با تیم ب برای رتبه دوم در جدول هم امتیاز هستند.
Recent search history Forum search
1حرف تعریف برای اعداد چه میباشد
0معنی کلمه خوش قول چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com