Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (2920 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 Deutsch Persisch Menu
Europäische Union {f} [EU] U اتحادیه اروپا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Steuerkarussell {n} U کلاه برداری در مالیات [بوسیله چند شرکت جعلی در اتحادیه اروپا]
Die EU schickt sich an, eine Währungsmacht zu werden. U اتحادیه اروپا در حال این است که نیروی واحد پولی شود.
ein Flugverbot für die EU U قدغن پرواز در [منطقه] اتحادیه اروپا
Other Matches
Europa {f} U اروپا
Europäisierung {f} U اروپا زدگی
Europameister {m} U قهرمان اروپا [ورزش]
Eurovision {f} U رادیو تلویزیون سراسری اروپا
Eiderente {f} U نوعی مرغابی شمال اروپا [با پر لطیف]
Davon entfallen 20 Prozent auf Europa. U از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
Der Zugriff erfolgte gleichzeitig in ganz Europa. U ماموران پلیس در یک زمان به محل ها [منازل] در سراسر اروپا حمله کردند.
Föderation {f} U اتحادیه
Block {m} U اتحادیه
Bund {m} U اتحادیه
Berufsverband {m} U اتحادیه صنفی
gewerkschaftlich <adj.> U اتحادیه بازرگانی
Verbandsfußball {m} U اتحادیه فوتبال
Berufsgenossenschaft {f} U اتحادیه صنفی
Berufsvertretung {f} U اتحادیه صنفی
Konsortium {n} U اتحادیه صنفی
gewerkschaftlich <adj.> U اتحادیه کارگری
Bauernverband {m} U اتحادیه دهقانان
gewerkschaftlich <adj.> U اتحادیه صنفی
gewerkschaftlich organisieren U بشکل اتحادیه درآوردن
Das Krisenkuscheln zwischen Politik, Industrie und Gewerkschaften hat bislang zum Wohle des Landes funktioniert. U این خود شیرینی ریاکارانه بحران گرا بین سیاستمداران، صنعتگران و اتحادیه ها تا کنون به نفع کشور کار کرده است.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Deudic.com